تولد آرمیتا جون
جمعه 6/8 تولد آرمیتا جون دعوت بودیم،با ذوق اینکه از خواب بیدار بشی میریم تولد آرمیتا خوابیدی و بعد ساعت 4بیدار شدی منم سریع حاضرت کردم و رفتیم سالن بازی توت فرنگی دنیای نور.
جا داره از دوست خوبم و خواهر زاده ماهش (سمیرا جون)بابت زحمات اونروز تشکر کنم و ممنون از دعوتشون به ما که خیــلی خوش گذشت با اینکه دیر رسیدیم وکمتر تو جمع گرمتون بودیم.
آرمیتای قشنگم تولدتم مبــــــــــــــــــــــــــــارک امیدوارم همیشه زیر سایه پدر و مادرت لبت خندون،تنت سالم وموفق باشی عزیز دلم
حالا بریم برای دیدن عکسای این روز قشنگ:
پرنسس آرمیتا و پرنسس آرینا
ای جونم کوچولوهای خوشگل و دوست داشتنی
آرمیتای قشنگم اینجا بهت گفتم نگام کن ازت عکس بگیرم و شما سقف و نگاه میکنی
ای جونم که از من خجالت کشیدی و میخواستی از رو تاب بلند بشی و بری که این عکسو ازت گرفتم وخیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی دوسش دارم
کلی آتیش سوزوندینا
خوشگل خانوم
فدات بشم که خودتو تو توپا پرت میکردی و اینجا بهت گفتم بخواب عکس بگیرم و شما گوش کردی
آرمیتا جونم این عکستم خیــــــــــــــــــلی دوست دارم
در آخر همیشه سبز باشید مادر و دختر نازنین و ممنون از پذیرایی خوبتون