آرینا ووروجآرینا ووروج، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

آرینا جونمی

قرار با جینگیلیای وبلاگی(5/25)

1392/5/29 14:36
نویسنده : مامان مریم
415 بازدید
اشتراک گذاری

یه روز خوب و شاد دیگه که رفت جزو خاطرات خوبمون،با آناهیتا جونم و آرمیتای گلم قرار گذاشتیم و باهم رفتیم.خیـــــــــــــــــــــلی خوشحال شدم از دیدن نی نی ها و ماماناشون ولی همش باید دنبال شما فسقلی میبودم و نشد با دوستای خوبم یه دل سیر گپ بزنم. 

دخترم آماده برای رفتن پیش دوستاشماچ  

(این لباستم با عشق بی حدم به تو دوختم و به تو دردونه ام هدیه کردم)

 

بدو ورود و نقاشیبغلعاشق نقاشی کردنی و سراغ بازیه دیگه نرفتی تا به زور بردمت ولی مداد شمیعها دستت بود و نمیخواستی به نی نیه دیگه ای بدی ولی با کلک ازت میگرفتم ولی بازم بر میداشتی یول

طفلک این نی نی مداد شمعی نارنجی میخواست که تو دست تو بود بهش نمیدادیزبان

آرمیتا جونم داره میره رو میز از بس وروجکهبغل

 

دختر آروم من البته برای چند ثانیهماچ

و بعد هم استخر توپ که دیگه ولکنش نبودیقلب

 

بعدم آرمیتا جونم اومد پیشت و با هم مشغول شیطنت شدیدقلب

 

اون نی نی از کار شما دوتا انگشت به دهن شده و میگه چه دخترای شیطونی کَته پسرا رو از پشت بستنافسوس   

بِپـــــــــــــــــَــــــــــــــــــــر بِپـــــــــــَــــــــــــــــــرِ ،بِپــــــــــَــــــــــــربغل

 

اینجا دیدی آرمیتا گلسرشو در آورده گیر دادی که درشون بیاری ومنممشغول تلفن

بازم استخر توپ،بهت یاد دادم خودت بری بالا آخه همش از من کمک میخواستی ولی زود یاد گرفتی و خودت تند تند بالا میرفتیلبخند

 

 

بعدم که سرسرهماچ

 

خودت ببین مداد شمعی تو دستته و لباستو چیکار کردی و منمکلافه

 

ستایش جونم داره تابت میدهماچ

 

من و دخملی،فرزانه جون،نرگس جون و باران عسلی،آناهیتا جون و آرمیتا جونم،سمانه جون،الهام جون و یسنا جیگری وساجده جون و متین طلاماچ

آیسان جون و ستایش جونمم دنبال شیطونینبغل

دوستون داریم دوستای خوبمون 

جای بقیه دوستامونم خیــــــــــــــــلی خالی بودماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان آوينا
30 مرداد 92 10:06
دست مامان خوش سليقه درد نكنه
لباس عروسك خيلي خوشگله


فدات شم چشماتون قشنگ میبینه
محبوبه مامان الینا
30 مرداد 92 12:09
وااااااااای تو پست قبل نوشته بودم که لباس آرینا جون لباسش خیلی خوشگله اما نمیئونستم خودت دوختیش دوستم
خیلی خوشگله


چشمات قشنگ میبینه خانومی یه وقتایی یه مدلایی میاد تو ذهنم اجراش میکنم میبینم بدک نشد
مینا ( دلنوشته هایی برای دلبندم )
30 مرداد 92 12:34
واااااااااااااااااااااای عاشقه اون لباستم ناز بود با این لباس نازتر شدی آرینا جونم
همیشه به تفریح و شادی گلم


ممنونم خانومی،نظر لطفتههمچنین شما
زهرا
1 شهریور 92 1:14
آفرین مامان هنرمندلباس آریناخیلی نازه
آریناجون خیلی نازودوست داشتنی شده ماشاللللههههههههه
انشالله همیشه به شادی وگردش دوستم


مرسی دوست خوبم جاتون خیلی خالی بود برای دوست خوبم وروژان جونم
شیما مامان درینا
3 شهریور 92 11:03
کف کردم مریم جون خوندم خودت دوختی خیلی خوشگله خیلی هم بهش میاد ماشالا دستت درد نکنه از عکساتون معلومه که خیلی خوش گذشته ایشالا دفعه بعد ببینمتون حتماً


فدات شم عزیزم خیـلی لطف داری،ایکاش میومدی میدیدمتون ایشالله این دفعه
سارا مامانی شیدا
5 شهریور 92 18:06
آفرین مامان هنرمند دست شما درد نکنه
خوشحالم که بهتون خوش گذشته ما هم از طرف مامان باران جون دعوت شده بودیم ولی متاسفانه نتونستیم بیاییم خیلی دوست داشتم از نزدیک ببینمتون ایشااله تو یه فرصت دیگه


ممنونم عزیزم،منم خیلی دوست دارم از نزدیک ببینمتون حیف شد نیومدی امیدوارم در قرار بعدی ببینمتون
ریحانه مامان آرمیتا کوچولو
7 شهریور 92 11:36
سلام چه ني ني نازي داريد خدانگهدارش باشه با اجازتون لينکتون کردم خوشحال ميشم به آرميتاي نازمنم سر بزنيد و ني ني ما رو هم به عنوان يکي از دوستان وبلاگيتون لينک کنيد



ممنونم عزیزم نظر لطفتونه،حتما" عزیزم از آشناییتون خوشحال میشم،من هم شما رو لینک کردم
مامان الینا،آنیتا
16 شهریور 92 0:17
ای جوووووووووووووووووووووووونم.هزار ماشالا خیلی خیلی ناز شده با این لباس سبزش .عزیز دلم ماشالا خانوم شده ای جان دلم


مرسی خاله جون مهربون،میبوسمتون
مامان ترنم
17 شهریور 92 7:44
واي خدا، خيلي ناز شدي با اون لباس خوشگلت


ممنونم خاله جون چشمای نازتون ناز میبینه