پارک قیطریه(5/22)
دوشنبه (5/22)به همراه بابا رفتیم پارک قیطریه و شما میدیدی مردم دارن میدون و ورزش میکنن باهاشون میدوییدی و میخندیدی و اونها هم
رسیدیم به محوطه بازی کمی بازی کردی که بعد محوطه اسکیت بازی رو دیدی و محو تماشای اونا شدی و بعد شروع کردی که من از اینا (اسکیت)ندارم،منو بابا هم توضیح دادیم که هنوز کوچولویی باید بزرگتر بشی و برات میخریم و بازی میکنی و....که بازم میگفتی و ما میگفتیم غذا بخور بزرگ بشی اسکیت بازی کنی و بازم حرف خودتو میزدی که ما بعد شروع کردی دور زمین اسکیت روی جدولش راه رفتن و محو تماشای بازی بچه ها بودی که یکی از مربیای مهربون از ما اجازه گرفت و تو بغلش بودی و اونم اسکیت بازی که از بغلش پایین نمیومدی کمی چرخوندت و بعد دادت بغل من و شما گفتی میسی عمو(مرسی عمو) ولی متاسفانه ازت با عمو عکس نگرفتم و فقط فیلم گرفتم.
حالا بریم چندتا عکس ببینیم جیگـــــــــــرم
دخترم آماده برای دَدَ رفتن
اینجا هم محو تماشای بازی بودی که مربی اسکیت اومد و بغلت کرد و بردت
بعدم یه بستنی برات گرفتم که افتاد و قسمت این پیشیه شد
بعدم دوباره یه بستنیه دیگه که خودت نوش جان کردی
عشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــقمی