تبریک روز پدر با تاخیر
قبل از همه عذر میخوام ازت که بعضی از مطالبت رو با تاخیر میذارم،به خاطر اینکه خونه خودمون نیستیم و من باید ببینم کی فرصت میشه تا بیام پای وب وبرات بنویسم ولی این مطلب برای این دیر شد که عکسات تو گوشیه بابا مهدی بود و فرصت نکرده بود بهم بده این روزا سر بابا خیلی شلوغه ومنم خیییلی نمیبینمش به هر حال بگذریم ،بریم عکساتو ببینیم با توضیحاتش
برای اولین بار پنجشنبه 2 خرداد برات لاک زدم البته نمیخواستم بزنم ولی وقتی داشتم لاک میزدم گفتی آیینا بیزنه و همچین ملتمسانه میگفتی که دلم سوخت وبرات لاک زدم(آخه یه وقتایی دستتو میکنی تو دهنت عسلم)
اینجا هم گفتی مامان بیذاره(مامان دستشو بذاره)
این عکسا هم برای جمعه 3 خرداد که بابا رفت سرکار،من و تو هم رفتیم که برای بابا کادو بگیریم(ادکلن ریو) بعدشم رفتیم برای شما این سرویس قابلمه و.... خریدیم که خیییلی دوسشون داری البته روز قبلشم برات لوازم دکتریشو خریده بودم
اینجا بهم مهلت نمیدی در خونه رو باز کنم سریع میخوای بری تو و اسباب بازیتو بازش کنی مدام میگفتی بازش کن تا برات توضیح دادم تو خیابون میریزه و.... رضایت دادی الهی فدات شم من
اینجا هم تا رسیدیمه دیگه
بعدم عصری که از خواب بیدار شدی طبق معمول میری روی این دستگاه ورزشی و میچرخی یه بارم افتادی ولی هرچی بهت میگیم فایده نداره و تو کار خودتو میکنی
بعدم رفتیم پارک که کلی بازی کردی و خییییلی هم شلوغ بود وبابا همش مواظبت بود و منم کمکی نکردم و بابا گفت بیا یکم تو ببرش بالا منم :روز پدرِ و من هیچ مسئولیتی ندارمو بابا
منتظری بابا بیاد یه کم میترسیدی از این سرسره چون سر پوشیده بود
بابا هم اومد تا سر بخوری
در آخرم بلال خوردن پدر و دخمل
بینهایت دوستون دارم
نفسم بدون که پدر ومادر دوست داشتنی دارن بدون منت و چشم داشتی.
بی منت دوستت داریم دوست داشتنی بدون توصیف و بهترینهای روزگار رو از خدای بزرگ برایت خواستاریم.
همسرم روزت مبارک ممنون بابت تمام زحماتت