آرینا ووروجآرینا ووروج، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

آرینا جونمی

کارهایی که تو این مدت میکنی

1392/2/2 19:20
نویسنده : مامان مریم
297 بازدید
اشتراک گذاری

عسل عسلم دردونه خونم،اینقدر شیرین شدی که هر چی بگم کم گفتم اینقدر قرتی شدی که فقط میگی آهنگ بذارید من برقصم.عاشق آهنگهای شاد شهرام شپره ای البته هر کدومش یه دوره ای داره الان گیر دادی به آهنگ جدیدش که اِیوَله.بعدم عاشق آهنگ کامیاری به اسم بیا نزدیک من که تو ماشین از اولی که میشینیم تا به مقصد برسیم مدام باید گوش کنیم تا آهنگم عوض میکنیم سریع میگی بابا متی کایا(کامیار) تا موزیک شروع میشه حالا یا کلیپ پخش میشه یا آهنگو میشنوی اسمشو میگی حالا یا کامیار که میگی کایا یا شهرام که میاد میگی اِبَل(ایول) در ضمن قبل تر آهنگهای بروبکسم دوست داشتی مخصوصا" بدو دیره که الانم یه وقتایی یادت میاد و به بابا میگی   بدو دیه(بدو دیره). 

تو ماشین که میشینیم سریع به بابا میگی نای و وقتی برات میذاره شروع میکنی شونه هاتو تکون دادن و بین آهنگ میگی اوو اوو میکنی و من و باباتم که دیگه میمیریم از خنده واینقدر لذت میبریم که خدا میدونه.

با آهنگهای خارجی هم اول گوش میدی بعد دستاتو مشت میکنی و پاهاتو میکوبی زمین. خییییلی بلا شدی.

دیگه هر سوالی ازت میپرسم قشنگ جوابمو میدی بهت میگم مثلا" مامانو دوست داری میگی :بَیِه

بابارو دوست داری:بَیِه و.........    

ظهر که میشه و میز نهار آماده میشه میگم آرینا بریم چی بخوریم میگی: 

ناها ،به به   

برات شبا موقع خواب که قصه میگم تموم که میشه ازت سوال میکنم و تو خیییلیهاشو درست جواب میدی فدات بشم که درست گوش میکنی.  

دیشب خیییلی بد خوابیدی و سر وصدا میکردی گفتم آرینا مامانی خوابه عصبانی میشه میاد بهت میگه سریع گفتی آرییییییینا نَنننننتُتتتتن و بازم ازت پرسیدم مامانی میاد میگه تو گفتی: آریییییییییییینا نَننننتُن اینقدر قشنگ کلماتو میکشی که میمیرم از خنده.   

موقع خواب بعد از قصه بهت میگم دیگه بخواب الان همه خوابن و تو شروع میکنی .    

مامانی: خوابه       دادایی:خوابه         سایه(به خاله  میگی سایه):خوابه    

عمو:خوابه          عمه:خوابه            دادایی عَییضا: خوابه        نی نی:خوابه

تینا :خوابه        پیشی :خوابه              هاپو : خوابه                جو جو: خوابه

بابایی: خوابه        و مدام ومدام میپرسی تا من بگم آرینا بسه بخواب دیگه عصبانی میشما وتو با شیرین زبونیت میگی چَش وبعد از تکونهای فراوان وبغل کردن وبوس کردنِ همدیگه خوابت میبره دیگه هم رو پا نمیخوابی باید پیش هم بخوابیم. 

امروز ظهر قبل از خواب بُرس آوردی موهامو شونه کنی ومن گل سرمو در آوردم البته به دستور شما که گفتی مامان گُ اِ سَ دَر (گل سرتو در بیار)دیدم موهامو شونه داری میکنی و یدفعه دیدم گل سرمو گذاشتی لب دهنت وداری مثلا" موهامو جمع میکنی تا گل سر بزنی و دیگه خوردمت دقیقا" کار خودمو کردی وقتی موهاتو شونه میکنم گل سرتو لب لبم میذارم البته یه موقعهایی حواسم هست اینکارو نمیکنم ولی شما زبل خانوم سریع ضبط کردی.   


از حرف زدنت بگم که یه وقتایی کلماتو میکشی مثل      

مامان مَیَیییییم بیییییییییییییا    مامان مَیَم بُیُییییییییو (برو)  مامانیییییی بیییییا  

وداداییییییی بیییییییییییییا      سایه بییییییا و........

بابا مِتی نَتُتتتتتن (که بابا مخصوصا" سر به سرت میذاره تا اینطوری بهش بگی نَتُن عاشق این لحن حرف زدنت) 

عاشق گفتن سیام بوخی ؟(سلام خوبی ؟)تو هستم که یا جایی میریم اول میگی یا با تلفن که حرف میزنی.  

عاشق اینم وقتی بهت میگم آرینا عشوه بیا چشماتو نازک میکنی و سرتو اینور واونور میکنی ومنو تا آسمون میبری نفسم. 

عاشق رقصیدنتم و بعد مارو هم به رقص دعوت میکنی راستی یادم رفت بگم وقتی کلیپ کامیار پخش میشه میخوای کارای اونارو بکنی رو زمین دراز میکشی و پاهاتو میبری بالا و موهاتو پریشون میکنی و....نمیدونی چه لحظات قشنگیو به نمایش در میاری که مامانت عاشقشه. 

عاشق اینم که دوست داری دنبالت کنم و دَر بری با هم بازی کنیم یا قایم بشم بیای پیدام کنی یا هو هو چی چی کنیم و بعدش دیگه ول کن نیستی وخسته نمیشی.عاشق اینم که موقع بازی کردانات صدام میکنی تا کنارت باشم وبا هم بازی کنیم و مداداتو رو زمین از بزرگ به کوچیک بچینم و برات تعریف کنم ورنگاشونو بگم و تو بهم بریزی وبگی دوباره بچین و..... باهم چشم چشم دو ابرو بکشیم و موقع کشیدن با مداد تو دستت میای روی نقاشی من ومیخندی که نمیذاری من نقاشی کنم کلی با هم لذت میبریم. 

دیروز یک دفعه به ذهنم رسید برات برچسب بخرم تا تو دفترت بچسبونی ببینم دوست داری یا نه و دایی عبدالرضا بیرون بود بهش گفتم وخرید واومد هم برچسب بود هم استیکر خیییلی خوشت اومد و شروع کردی به چسبوندن استیکرا به یخچال ودیوار و... وبعد روی زمین چسبوندی ونشستی روش عاشق تمام کاراتم.

(بازم میام از کاراتو حرفات برات مینویم.)                 

بدون الانم که دارم برات مینویسم با عشق مادرانم به توست که هیچ جوری این عشقو نمیتونم بیان کنم همه هستی من.اینو بدون که قلب مامان مریمتی همین.   

❤شکلکهــای جالـــب آرویــــن❤

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

الهه
3 اردیبهشت 92 10:23
عززززززززززززززييييييزم چقدر اين دخمليتون نازه.


محبتت دوستم
مامان آروین (مریم)
3 اردیبهشت 92 10:30
سیام بوخی آرینا جونی ؟
عاشق حرف زدناتم .... ماشاالله هر روز شیرین زبون تر میشی ........ بخورمت عروسک خوشگل ....

سیام بوخی خاله؟
مرسی خاله جون از محبتت
مامان ساجده
3 اردیبهشت 92 10:50



مامان الینا
3 اردیبهشت 92 11:02
عزیز دلم مدتیه وبت برام باز نمیشه ؛این چه حرفیه دوستم .رمز رو برات خصوصی میزارم .تو دوست خیلی خوب و قدیمی من هستی


ممنونم که بهم اعتماد کردی عزیزملطف داری دوستم امیدوارم همیشه خنده رو لبات باشه
آناهیتا مامانیه آرمیتا
3 اردیبهشت 92 12:09
ای شیطون شیرین دلم براتون خیلی تنگ شده
مریم جون خوشحالم که مشکل برطرف شدولی بایدحسابی تعریف کنی


سلام دوست جونم منم دلم خیییلی براتون تنگ شده ویه وقتایی خیییلی دلم هواتونو میکنه.هنوز درگیرشم حتما"بعدا"مفصل مفصل برات تعریف میکنم دوستون دارم
شیما مامان درینا
3 اردیبهشت 92 13:18
چه قدر قشنگ و کامل نوشتی مریم جون آفرین به آرینای شیرین زبونم که انقدر قشنگ صحبت میکنه و باهوشه . مامان مریم عزیز عشق بی اندازت از لابه لای تک تک کلماتت کامللاً مشخصه . عروسک خانوم و یه عالمه ببوس


دوست مهربونم نظر لطفته همیشه با نوشته هات خوشحالم میکنی ومحبتتو از تک تک کلماتت حس میکنم بدون اقرار میگم برای دوست مهربونم ودرینا جونم.شاد باشی
زهرا
3 اردیبهشت 92 19:14
آرینای شیرین زبون
روژان هم موقع خواب اسم هرکسی که به ذهنش میرسه رومیگه ومن بایدبگم خوابه
انگاردنیای بچه هامثل همه


ممنونم عزیزم،دقیقا"دنیاشون مثل همه با یه کوچولو تفاوت خوش باشی دوستم