آرینا ووروجآرینا ووروج، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

آرینا جونمی

چند وقتی که برات ننوشتم

1392/3/5 16:08
نویسنده : مامان مریم
495 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم این چند روز نشد بیام برات بنویسم مریض شدی خییییلی بهانه گیری میکنی البته الان بهتری،منم اصلا" حوصله نداشتم،2تا دکتر هم بردمت میگن گلوت عفونت نداره و آلرژیه فصلی ومن همچنان نگرانم،سرفه های بدی میکنی که اگه تا یکی دو روز دیگه بهتر نشی فکر کنم باید دوباره بریم دکتر،امیدوارم بهتر بشی وقتی کوچکترین مشکلی برات پیش میاد غم دنیا میاد رو دلم و بی حوصله میشمناراحت

برات بگم دیروز نی نیه دختر عمه ات (مریم)بدنیا اومد و رفتم ملاقاتش البته بدون شما، همون بیمارستانی که تو بدنیا اومده بودی و وقتی رفتم همش تو حال وهوای روزی بودم که تو بدنیا اومدی و....لبخند بعدم رفتم تو اتاقی که بستری بودم و نمیدونی چه حالی داشتم نمیتونم بگم یه بغضی تو گلوم بود که جلوی بابا و بقیه به سختی کنترلش کردم تا اشکام سرازیر نشه،خیییییییییلی دلم ١٢ تیر ماه٩٠ رو خواست البته جدا از دردایی که داشتم وقتی اومدی اون روز یه حال و هوای دیگه ای بود مخصوصا" وقتی اومدیم خونه وجود نازنینت عطری به فضای خونمون داده بود که من عاشقشم و یه وقتایی دلم میگیره که ایکاش میتونستم بازم اون روز رو لمسش کنمگریه 

بودنت و لمس کردنت وسالم دیدنت بزرگترین لطفیه که خدا شامل حالمون کرده،همیشه سالم وشاد باشی نفسم.                

دخترم اسمشم فعلا" مامان و باباش بین ٢تا اسم موندن تا ببینیم چی میشهلبخندبه هر حال پسمل کوچولو خییییلی خوش اومدیماچ

 

امشبم میریم خونه عمه معصومه دیدن دختر عمه مریم با این شاه پسر امیدوارم اذیت نکنیقلب 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان آروین(مریم)
6 خرداد 92 7:55
دوستی جدیدتون و همچنین قدم نو رسیده مبارک ....


مرسی دوست خوبم
لیلا مامان پرنیا
6 خرداد 92 14:42
قدم نو رسیده مبارک مریم جون
امیدوارم ارینای گلم هم هرچه زودتر خوب بشه
ببوس ناز گلم رو


ممنونم عزیزم خیییلی لطف داری شما هم پرنیا عسلمو ببوس