آرینا ووروجآرینا ووروج، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

آرینا جونمی

اولین مسافرت سال 92(کیش)

1392/2/17 14:35
نویسنده : مامان مریم
1,159 بازدید
اشتراک گذاری

 

   

سلام عسل مامان چند وقتی بود که دلم یه مسافرت میخواست و به بابا گفتم،چون عیدم به خاطر مشغله بابا نتونستیم یه مسافرت بریم،سه شنبه 2/10ساعت 12 بود که بابا زنگ زد و گفت اکبر(شوهر عمه ) رو فرستادم بلیط بگیره برای کیش حالا ببینیم چی میشه منم از یه طرفتعجباز طرف دیگهنیشخند که بعد تماس گرفت که بلیط برای ساعت 6:30 عصر گرفته شده،منم که دیگه بدو بدو بیرون کار داشتم رفتم واومدم و وسایلمونو جمع کردم و ساعت 4:15 بابا اومد دنبالمون به همراه خانواده عمه مهشید.حدودا"ساعت 5:30 هم فرودگاه بودیم شما هم که همش شیطونی یه جا بند نبودی خلاصه که ساعت 7 هواپیما پرواز کرد و شما مدام با این چراغهای بالا سرمون ور میرفتیو روشن و خاموشش میکردی و میخواستی بین صندلیا راه بری و .....که منممنتظر تا رسیدیم ساعت حدودا" 9 بود.بعد تاکسی گرفتیم و اول رفتیم خونه ای که دوست بابا و عمو اکبر از تهران رزرو کرده بود و ساحلی بود که وقتی دیدیم خوشمون نیومد و به راننده گفتیم هتل خوب میخوایم با امکانات خوب که ما رو برد هتل آرامش،هتل خوب وتمیزی بود اتفاقا" رضا صادقی هم همون طبقه ای که به ما نشون داد اتاق گرفته بود وسه شب تو کیش برنامه داشت.ولی اتاقش کوچیک بود چون شما از تینا جدا نمیشدی تصمیم گرفتیم اتاق 4 تخته بگیریم که هتل آرامش اتاقش کوچیک بود،خلاصه بازم سوار تاکسی شدیم و هتلا رو دیدیم تا راننده تاکسی ما رو برد هتل لوتوس که دیگه بابا و عمو اکبر رفتن و دیدن و گفتن خوبه و... دیگه همونجا اتاق گرفتیم (اتاق 206 طبقه اول) وشما تو لابی فقط بدو بدو میکردیبغل 

شب اول که به استراحت گذشت و چهارشنبه صبح بعد خوردن صبحانه رفتیم مراکز خرید و خرید کردیم. ظهرم استراحت کردیم و عصری رفتیم ساحل شبم رفتیم کشتی تفریحی آرتمیس که برنامه موزیک بود و شما همش رو میز بودیو نانای میکردیو همه تماشات میکردن ولی اجازه فیلمبرداریو عکاسی نمیدادن... بعدم رو عرشه بودیم وخیییلی خوش گذشت شامم تو کشتی خوردیم ولی شما اصلا" نخوردی تو مسافرت خیلی بد غذا شده بودی،بعدم برگشتیم هتل بعد از کمی ورجه وورجه خوابت برد. 

 

اینجا لاکا رو دیده بودیو ول کنشون نبودیماچ

 

موقع رفتن به ساحل خوردی زمین پات زخم شدناراحت مامان فدات بشه که کُلیم گریه کردیو گریهتا مدتی بغلم بودیو بغل هیچکس نرفتیبغل

 

خواستی بری آب بازی وقتی با بابا رفتی خیلی خوشت نیومد و میگفتی بَیَل(بغل)چشمک

 


 

 

 

کشتی تفریحی آرتمیس(مصادف شد با روز مادر)

 

صبح پنجشنبه هم رفتیم خرید تا ظهر بعد هم کمی استراحت کردیم وساعت 2:30ماشین دم در هتل بود رفتیم پارک دلفینا که اول ورود رفتیم باغ پرندگان که مصادف شد با ماهگردت.

             

 

بعد هم کلاسیک شو که بد نبود شما شعبده بازیو و....نگاه میکردیو مثلا"اداشونو در میاوردی ومن وباباخنده اونجا هم اجازه عکس وفیلمبرداری نبود.

بعد هم آکواریوم(که خیییلی عکس گرفتم و بخوام همشو برات بزارم خیییلی شلوغ میشه)

عسلم بقیشو بریم ادامه مطلب

 

بعد هم رفتیم برای دیدن برنامه دلفینا که مامان و بابا عاشق دلفینن وکلی لذت بردیم ولی شما خسته شده بودی ورو صندلیا میرفتیو بهانه میگرفتی که ازت کلی فیلم گرفتم. 

اینجا میخواستم تنهایی کنار این فُک بشینی ولی اجازه ندادنناراحت

آخر برنامه هم عکس کنار دلفین به اسم سالی که خیلی ناز بودبغل

بعد از برنامه دلفینا هم رفتیم پرشین شو که من خیلی خوشم نیومد ودیدم بیرون سالن محوطه بازیه بچه ها بود با شما رفتیم اونجا شما کلی کیف کردی و در آخر با گریه اومدیم هتل.


از استخر توپ خوشت نمیومد ولی بعد خوشت اومدماچ

 

اینجا میخوای از این قسمت بیای بیرون.

که بعد یاد گرفتی با یه سرسره میای تو وبا اون یکی میری بیرونبغل

بعد هم مداد شمعیها رو دیدی وشروع کردی نقاشی که هیچ بچه ای هم نبودچشمک

 

ولی بعد از چند دقیقه دورت شلوغ شدو بچه های دیگه هم میخواستن بیان نقاشی کنن که جا برای نشستن نبودزبان

شبم از خستگی بیهوش شدی اینم عکسی که صبحش ازت گرفتم که بیهوشی قلب منقلب

جمعه صبحم ساعت 9 رفتیم کشتی آکواریوم که اونم جالب بود و خوش گذشت ولی از گرما کلافه شده بودیماچ

 

آرینا رو اسکلهقلب

بعد هم رفتیم پاساژ بین المللی ونوس کلی سوغاتی و....خریدیم وشما فقط بدو بدوماچ

 

بعد از ظهرم پاساژ پردیس 

تو پاساژا فقط همین قسمت بودیو هزار بار بالا میرفتیو پایین میومدینیشخند

 

عصری هم رفتیم لب آب و بعدهم رفتیم هتل وسایلمونو برداشتیم و رفتیم فرودگاه که پروازمون تاخیر داشت و خیلی معطل شدیم.    

تو فرودگاه گیر داده بودی به این نی نیه و بعد که با مامانش صحبت کردم گفت که متولد نهم تیر 90 یعنی 3روز از شما بزرگتر بودلبخند

 

دیگه خسته شده بودی اینجا دراز کشیدیمژه

اینا هم یه سری عکس از شیطونی شما در لابیه هتلزبان

اینجا گیر دادی آب بازی که من از کارکنان اجازه گرفتم که بری تو باغچه ومثل همیشه ول کن آب بازی  نبودیبغل

وقتی شب اول اومدیم تو هتل رو این فرش نشستی کلی برات توضیح دادم که کثیفه و...تا دیگه روش نشینیتشویق

اینجا هم دیدی کفشاشونو میان تمییز میکنه شما هم همون کارو میکردیقلب

اینجا هم گیر داده بودی به کیف عمهزبان

دم در هتلیم ژست میگیری ازت عکس بگیرمماچ

اینا هم لباسا و اسباب بازیهایی که از کیش برات گرفتیم. 

 

 بای بای فعلا"بای بای تا مسافرت بعدی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان آرمينا
17 اردیبهشت 92 16:16
هميشه به سفر عزيزم با ديدن عكسات خاطرات سفر كيشمون واسم تازه كردي كيش واقعا زيباست


ممنونم عزیزم،واقعا" شهر قشنگیه من عاشق این شدم که ترافیک نداره
لیلا مامان پرنیا
17 اردیبهشت 92 18:27
همیشه گردش وسفرهای خوب خوب دوستممثل همیشه مادرودختر یه تیکه ماه هستن امیدوارم همیشه لحظاتتون پرباشی از لبخند


ممنونم عزیزم همچنین شما،شرمنده میکنی نظر لطفته همیشه شاد وسلامت باشید
زهرا
17 اردیبهشت 92 23:14
عزیزم همیشه به شادی وگردش
عکسهابسیلرزیبا هستن
عکس بوسیدن آریناومامانی خیلی نازه


لطف داری عزیزم.همچنین شما
مامان آوينا
19 اردیبهشت 92 13:09
چه عكساي خوشگلي
هميشه به تفريح عزيزم
راستي هواي كيش گرم بود يا هنوزم خوبه؟



ممنونم عزیزم،هوا گرم بود مثل تابستونه تهران بیرون نمیتونستیم زیاد بمونیم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
20 اردیبهشت 92 3:00
همیشه به سفروشادی .خیلی برام جالب بودکه رفتیدهمون هتلی که مارفتیم چندماه پیش آریناگلمم همونجایی که دوستش دوست داشت پیش حوض عکس انداخته آرمیتاهم کلی به اونجاگیرداده بود
وای خداخیلی عکسش باباباییش بامزه شده اون تیپش که انقدربهش میادمنوکشته
عکس دوست جون خوشگلم که دیگه نگوووو
امیدوارم جمع سه نفریتون همیشه برقراروشادباشه عزیزم


ممنونم دوست مهربون ویکرنگ خودم،آره همون هتل بود وقتی گفتی فهمیدم.خیییلی لطف داری عزیزم مرسی از دعاهای خوبت هزار برابر اون نثار خودت وخانواده خوبت

مامان آروین(مریم)
20 اردیبهشت 92 8:17
عکسا بسیار تا بسیار زیبا و قشنگ بودن ......... امیدوارم همیشه دلتون شاد باشه و همیشه به خوشی و گردش باشین ......


دوست خوبم همیشه لطف داری ممنون از دعای خوبت همچنین شما
مامان فاطمه
25 اردیبهشت 92 22:46
امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باسید .


ممنونم عزیزم همچنین شما