شیطون خانم فکر کنم گشنت شده اینجوری نگاه میکنی مامانی من،فدای تو..... ... نویسنده : مامان مریم 13:23 22 دی 1390 329 0 0 ادامه مطلب
واکسن پایان شش ماهگی ١٧دی رفتیم واکسن نینیمونو زدیم که الهی مامان فدات بشه که چقدر گریه کردی،تو ماشین خوابت برد اومدیم خونه پای خانمی خیلی درد میکرد کمپرس گذاشتیم،اینم شبش که نینی تب کرده و نمیخوابه که بالاخره ٤صبح لالا کردی دخترم. ... نویسنده : مامان مریم 13:34 18 دی 1390 493 0 0 ادامه مطلب
اولین سواری در روروئک امروز بابا شما رو برای اولین بار گذاشت تو روروئک،میدونی چرا چون فقط میخوای راهت ببریم ولی متاسفانه پات به زمین نرسید حالا چی کار کنیم؟ ... نویسنده : مامان مریم 22:16 13 دی 1390 360 0 0 ادامه مطلب
پایان شش ماهگی امروز آرینا خانم ماهشون تموم شد،مبارک باشه خانمی قدشما:٦٩ سانتیمتر وزن شما:٩ کیلوگرم ... نویسنده : مامان مریم 20:20 12 دی 1390 315 0 0 ادامه مطلب
اولین بستنی بابایی برامون بستنی خرید همین که اومدیم بخوریم شما دست مامانو کشیدی که بخوری خداییش اصلا به مامان مجال ندادی،آخه زیادش برای شما خوب نیست خانمی ولی فکر کنم بستنی خور بشی. ... نویسنده : مامان مریم 14:39 7 دی 1390 347 0 0 ادامه مطلب
وقتی از خواب پامیشی هر موقع این فرشته کوچولو از خواب پامیشه به من وباباش لبخند میزنه،مامان وبابا عاشق از خواب پاشدن شما هستن،فدای شما آخر خوردمت. ... نویسنده : مامان مریم 20:18 29 آذر 1390 630 0 0 ادامه مطلب
تو جلد مامان آرینای قشنگم یه روزی مامان این لباسارو میپوشیده چه زود میگذره این روزگار،امیدوارم روزگار بهترینهارو برات رقم بزنه. ... نویسنده : مامان مریم 11:09 29 آذر 1390 592 0 1 ادامه مطلب